اولین آرایشگاه یا همون سلمونی
عسل مامان بالاخره بعد از 2 سال جرات کردم و به همراه مامانی و آرتین بردیمت آرایشگاه و موهاتو که قد موهای یه دختر بلند شده بود کوتاه کردیم. تقریبا آرایشگاه را نابود کردی آنقدر که گریه کردی بعدشم حالت بهم خورد و همه جا رو کثیف کردی ولی آقای آرایشگر خیلی با حوصله و صبور بود و با قدرت و اصلا ناراحت نشد و سرتو محکم گرفته بود و کوتاه می کرد. خیلی خوشگل شدی حالا شدی شبیه آقا پسرای گل !!!! این اولین عکس توی آرایشگاهه که در حال گریه و زاری هستی و اینم عکس دوم که نشون می ده عملیات اصلاح سر با موفقیت به خاتمه رسیده !!! خوب خدا رو شکر که اینکار رو هم انجام دادم خیلی سخت بود برام همش به چیزای بد فکر می کرد...
نویسنده :
نادیا
18:41